سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۱

به نام خدا
امروز بالاخره توا نستم نوشته هاي اين خانم “آزاده سپهري “ كه بلوايي به پا كرده بود را بخو انم!!!!!
باور كنيد تا به حال چنين گستاخي را نديده بودم.اين نوشته ها در هيچ مكتب و مذهبي پيدا نمي شود! چه كسي جرات مي كند كه به تمام مقدسات به راحتي توهين كند!! به موسي‚عيسي‚محمد!!!!!!!!!!!!!!
اين خانم تمام اصول و عقايدي را كه باعث مي شود انسان از عالم حيوان بودن منفك شود را زير سؤال بده! به ياد كتاب انسان دكتر شريعتي افتادم.او به اين نكته اشاره مي كند كه خدا انسان را از پست ترين ماده آفريد و آن قدر به اين موجود ارج نهاد كه از دم خود بر كالبدش دميد تا آن شد كه خدا به خاطر آفريدنش به خود تبريك گفت! شد اشرف مخلوقات!! انسان به خاطر وجود اختيار مي تواند از همان خاك بي ارزش تا عرش پرواز كند.به آنجا برود كه جبرييل هم تحمل سنگيني فضاي آن را ندارد!!اين خصيصه تنها در انسان يافت مي شود.
حال فكر كنيد اين خانم با اين انديشه هاي ماليخوليايي در كجاي اين درجه بندي قرار دارد؟ جالب است در روابط جنسي ‚حتي حيوانات هم خود را تا حدودي محدود مي كنند ولي اين خانم انگار به كونه ي ديگري مي انديشد؟!.چنين افكاري اگر چه بسيار سخيف و بي ارزش است ولي به اين نكته اشارت مي كند كه خدا چقدر انسان را آزاد آفريده تا آنجا كه اين انسان بر پروردگارش هم طغيان مي كند!!
مي خواستم نقد كامل تري بر اين نوشته ها داشته باشم . ولي به دو دليل از آن منصرف شدم. اول اينكه بايد چندين صفحه نوشته شود. دوم اينكه ديدم هيچ فايده اي ندارد پس از خير آن گذشتم!
به اميد آن روز كه ديگر واژه ي انسان بودن اين قدر غريب نباشد!
بدرود

هیچ نظری موجود نیست: