چهارشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۳

مستند ” فقر و فحشا “
ساخته ي ” مسعود ده نمكي “
چند وقتي بود درباره ي اين فيلم مستند چيزهايي شنيده بودم . دنبال اين فيلم بودم ، از طريق دوستي پيداش كردم . يك فيلم مستند كه ازنظر كار هنري چيزي در بر نداره (اين رو هر كسي مي تونه به راحتي ببينه!) . نمي دونم مخاطب اين فيلم چه كساني هستن يا به عبارت بهتر هدف از ساخت اين فيلم چي بوده ؟ متن فيلم مملو از كلمات و عباراتي هست كه تا حالا نديدم جايي به اين صراحت درباره ي اونها صحبت شده باشه !
فيلم درباره ي دختراني هست كه به خاطر فقر دست به خود فروشي مي زنن . البته گاهي هم به افرادي اشاره مي شه كه تنها براي زياده خواهي ويا اميال نفساني دست به اين كارها مي زنن . درباره ي دختراني كه شخصا يا به صورت باندهاي قاچاق انسان به دبي مسافرت مي كنن تا ... ، سخن به ميان مياد .
شايد با يك ديد كلي به اين مساله گفته بشه كه واقعا اين همه فساد وجود داره و بايد به نوعي انعكاس داده بشه . درست! اما چگونه اين رو بايد گفت؟ در طول اين فيلم مستند شخصي به نام ميرشكاك با هيبت دراويش ، هر از چند گاهي مياد و متني رو درباره ي تهران و سياهي هاي اون بيان مي كنه . بعضي حرفهاش منطقيه . اما گاهي آنچنان به بيراهه مي ره كه آدم حيرت مي كنه . به عنوان مثال حديثي خوند كه به قول خودش منصوب به اما صادق(ع) هست . حديث اينه:
” تهران مي شود، قصرهايش همانند قصرهاي بهشت ، زنهايش همانند حورالعين (!) ، لباس اهل كفر مي پوشند، زينت مي كنند همچون ستمگران . سوار زينها مي شوند( تصوير يك زن اسب سوار در پس زمينه ديده مي شه) تمكين نمي كنند از شوهران خود و درآمد شوهرها براي آنها كفايت نمي كند .از تهران بگريزيد به قله ي كوهها ، و از سوراخي به سوراخي همچون روباه كه بچه هاي خود را به دندان مي گيرند و مي گريزند .“
مي بينيد ! هر جا لازم باشه چقدر راحت مي شه حديث ساخت؟ نمي دونم احاديث رو از كجا ميارن ؟ همين يك حديث براي انتقاد از كل فيلم كافيه !!!
يك مطلب خيلي جالب ! چرا اين قدر توي سر اين جور دختر ها زده مي شه ! هر وقت دختري يا زني خودفروشي مي كنه ، يك مرد هم داره خودفروشي مي كنه ! يك طرفه نمي شه پيش قاضي رفت . جايگاه مردها در اين فيلم كجاست ؟ يعني اين قدر پاك و معصوم و بي گناه هستن كه احتياجي نيست به اينكه نقش اين نيمه ي ديگه رو پررنگ تر ببينيم؟! جايي پسري رو نشون مي ده كه با ماشين دنبال چند دختر هست . فيلم بردار همراه با دوربين سوار اين ماشين مي شه و با پسرك گرم صحبت مي شه . پسر اظهار مي كنه كه خودش دوست دختر داره و فقط براي تفريح مي خواست دخترها رو سوار كنه! بعدشم كلي بالاي منبر موعظه مي كنه! نقش اين پسر و امثال ايشون در اين همه فساد كجاست؟
در فيلم فقط حرف از فقرمادي هست . پس فقر رفتار انساني كجاست ؟ درسته كه خيلي ها فقط به خاطر فقرمادي دست به اين كارمي زنن ، اما اين عموميت نداره!
و اما اين عربهاي ....! شيخهايي كه فقط گردن كلفت مي كننن و اين طور دختران كشور ما و خيلي از كشورهاي ديگه رو به بازي مي گيرن .
چند وقت پيش اونقدر اين پديده ي مسافرتهاي بو دار، به دبي زياد شده بود كه كار به وزارت اطلاعات و رييس جمهور هم كشيد . اين وزارتخونه بعد از كمي تحقيق اظهار كرد كه خيلي از اين خبرها كذب هست و البته كل ماجرا رو منكر نشد! حالا تا چه حد اين صحت داره خدا مي دونه .

راستي چه كسي و يا چه كساني مقصرين اين پديده ي شوم هستن؟ چطور اينقدر راحت آبروي كشور رو پيش اين عربها مي بريم! شرم آوره!

دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۳

بعضي دردهاست كه روح و جسم آدمها رو راحت نمي ذاره و هميشه زمينه ي آزردگي اونها رو فراهم مي كنه ! چاره اي نيست ، بايد با همه ي اونها مدارا كرد . بايد فكر كرد كه اون دردها هم جزئي از وجود آدمي هستش . اين طوري زندگي آسون تر مي شه .فقط آسون تر ! و دردها همچنان باقي هستن تا ...