چهارشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۵

هیهات

امروز در ماشین جوانی را دیدم که
از نظر جسمانی و ظاهرا از نظر عقلانی دچار عقب ماندگی بود. با راننده آشنایی قبلی
داشت. با لحنی که به زحمت می شد فهمید چه می گوید گفت "زندگی سخته! آدم که می میره
راحت میشه!". فهمیدم این پسر خرج چند نفر را در می آورد. به نظرم با عمق وجودش این
چند جمله را به زبان آورد. بی اندازه صادق بود. حقیقتش ، پیش او کم آوردم!!




آدمها در هر حال و وضعیتی که
باشند، هرگز نمی توانند شاکر حتی یکی از نعمتهایی باشند که خدا به آنها اعطاء
کرده. آنقدر نعمت داریم که از شماره خارج است. وجود هر سختی در زندگی این را می
گوید که وضعیت سخت تر و صد البته به مراتب سخت تر هم وجود دارد! امان از این همه
نابینایی که کوهی از نعم را نمی بیند، امان از نفسی که تنها به غرولند کردن مشغول
است، امان از ذهنی که مملو از هجو است، امان از قلبی که لبریز از غرور است! امان
از....


هیهات!!!