جمعه، مهر ۰۳، ۱۳۸۸

وقتی...

وقتی هیچ چیز سر جای خودش نباشد اینگونه می شود:

زماني مردي بود كه يك دره پر از سوزن داشت . روزي مادر عيسي نزد او آمد و گفت :«اي دوست ، پيراهن پسرم پاره شده است و من بايد پيش از آن كه او به معبد برود آن را بدوزم . يك سوزن به من نمي دهي؟»
آن مرد سوزني به آن زن نداد ، ولي نطق غرايي درباره ي دادن و گرفتن براي او كرد تا پيش از رفتن پسرش به معبد براي او نقل كند!!!

از كتاب زيباي پيامبر و ديوانه - جبران خليل جبران

یکشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۸

عید فطر؟!

تا الان که ساعت نزدیک سه بامداد است تا آنجا که من جستجو کردم فقط سایت رهبر اعلام کرده که فردا عید فطر است. هیچ یک از افراد زیر فردا را عید اعلام نکرده اند(تا کنون که اعلام نکرده اند):
آقایان منتظری، صانعی،مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی، بیات زنجانی، موسوی اردبیلی!

جمعه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۸

پنجشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۸

چهلم مرحوم محسن روح‌الاميني

بازتاب می نویسد:

مراسم چهلم مرحوم محسن روح‌الاميني از ساعت 14 تا 15:30 در مسجد ولي عصر، واقع در خيابان خالد اسلامبولي(وزرا) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، اين مراسم با حضور شخصيت‌هاي سياسي، لشکری و کشوری، از جمله دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، رئیس سازمان صدا وسیما، دبير شوراي عالي امنيت ملي، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، وزرای سابق ارشاد و بهداشت و درمان، وزیر دفاع دولت دهم، اعضای هیات رئیسه و برخی از چهره‌های مطرح مجلس شورای اسلامی، رئیس دانشگاه تهران، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی،رئیس موسسه اطلاعات، مدیران ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیران رسانه‌ها همچون خبرگزاری های مهر و فارس و روزنامه جام جم و همچنین شخصیت‌ها و چهره های علمی و دانشگاهی مانند، مسئولین ،اساتید و دانشجویان علوم پزشکی و دانشگاه تهران،علوم پزشکی و دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه های صنعتی شریف،علم و صنعت و خواجه نصیر به همراه مدیران ستادی وزارتخانه های بهداشت و درمان و علوم تحقیقات و فناوری،جهاد کشاورزی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران،انستیتو پاستور ایران برگزار شد.

-------------------------------------

همه با هم برابرند، ولی بعضی ها برابرترند!


سه‌شنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۸

صد سال تنهایی

سخن بسیار دارم برای گفتن. اما کلام من ناتوان است. بگذریم!

صد بار کتاب "صد سال تنهایی" را شروع کردم به خواندن. اما هرگز از چند صفحه ی اول جلوتر نرفتم. این بار تصمیم گرفتم این کتاب را برای همیشه کنار بگذارم و تلاش بیهوده نکنم!

و

قیصر امین پور:
مرد ماهی گیر طعمه هایش را به دریا ریخت
شادمان برگشت
در میان طور خالی
مرگ تنها دست و پا می زد!