شنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۸

انتخابات

دولت نهم اعتقاد عجیبی به این ضرب المثل دارد که :
کار را که کرد؟ آن که تمام کرد!
با یکی از دست اندر کاران پروژه ی ماهواره ی امید صحبت می کردم می گفت این پروزه(به طور کلی ماهواره) از حدود بیست تا سی سال پیش شروع شده تا الان که تقریبا به نتیجه رسیده! آن وقت احمدی نژاد همه ی امثال این پروژه های ملی را به نام خود و دولتش می انگارد. مثل این می ماند که ساختمانی بیست طبقه در حال ساخت باشد. دو طبقه مانده که تمام شود طراحش پروژه را ترک کند. نفر بعدی دو طبقه ی دیگر را بسازد و بگوید همه ی این ساختمان کار من بوده!
به زعم بسیاری از متخصصان آمارهای ارائه شده توسط احمدی نژاد اشتباه و غلط است. آمارهایی که بعضا عجیب و غریب است. جریان غصه خوردن ایشان برای بی احترامی ژاک شیراک به خاتمی را حتما خوانده اید و حتما هم می دانید که چیزی که احمدی نژاد تعریف می کند نه تنها صحت ندارد بلکه کاملا به عکس بوده!!


واقعا متوجه نمی شوم این آقا چه جذابیتی دارد که بعضی این گونه خود را به آب و آتش می زنند تا او دوباره بر اریکه ی قدرت تکیه زند؛ کسی که معتقد است دختری شانزده ساله در خانه اش انرژی هسته ای تولید کرده! احمدی نژاد درابتدای ریاست خود تاکید داشت که من نوکر ملتم. کلماتی که تنها در کوچه و بازار می توان با آن مواجه شد. او که با کت و شلوار بیگانه بود حالا متوجه شده لباس رسمی کاپشن احمدی نژادی نیست!


واقعا انگیزه ی رای دادن به آقا چیست؟ من که از ته دل امیدوارم دوباره رئیس جمهور نشود.

یکشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۸

نمایشگاه کتاب

نمایشگاه کتاب مانند چند سال اخیر در مصلای تهران برگزارمی شود. طراحی این مجموعه برای قبل از سال 1365 است. این مجموعه ی عظیم ظاهرا قرار نیست تکمیل شود. چرا که بخش اعظمی از این پروژه ی بزرگ نیمه کاره رها شده و معلوم نیست تا کی باید اینگونه باقی بماند! ظاهرا عجله ای هم برای تکمیل مصلا نیست. جالب اینجاست که با وجود سالن تکمیل شده ی بسیار بزرگ مصلای تهران، نماز جمعه هنوز در دانشگاه تهران برگزار می شود!

در نمایشگاه دنبال یکی دو کتاب از کریشنا بودم. اما ظاهرا طبق نظر وزارت محترم ارشاد چاپ و نشر این کتاب ممنوع شده! در انتشارات قطره که خبری از کناب های این نویسنده نبود. فکر کنم از صادق هدایت هم کتابی نبود. درباره ی او کتاب بود اما از خودش خیر! به هر حال دوره زمانه است دیگر!

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۸

قانون انتخابات ریاست جمهوری!

طبق قانون هر کس می تواند برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. در سال 1384 همین امر باعث شد عده ی زیادی برای ثبت نام و خدمت به کشور(!!) دست به کار شوند و ثبت نام کنند. نتیجه اش هم همان سی دی فوق العاده جالب و دیدنی وزارت کشور شد که قسمت های مختلف آن در اینترنت هم پیدا می شود. امسال هم آن صحنه های خنده دار در حال تکرار شدن است! اتفاقا من از این واقعه بسیار خوشنودم و امیدوارم این نمایش خنده دار گسترده تر از بار قبل شود. به این دلیل که اگر قانون در جایی اشتباه دارد باید آن را اصلاح کرد، نه اینکه باز هم دست در همان سوراخی کرد که قبلا مار آن را گزیده! چرا قانون انتخابات ریاست جمهوری بعد آن افتضاح تغییر نکرد؟ آیا اصلاح کردن قانون غیر قانون است؟؟