شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۳

بزرگترين آموزش مسيح اين بود: «ملکوت خداوند در درون ماست» آيامی توان انسان بيچاره ای راتصور کرد که ملکوت خداوند رادرقلب خود دارد؟
از دفتر خاطرات ماری هسکل معشوقه جبران خليل جبران

اين متن كوتاه چقدر قشنگه . حالا نمي دونم باز هم بايد بگم من مملو از تهي بودن هستم يا نه؟

جمعه، آبان ۰۱، ۱۳۸۳

عجيب است ! من مملو از تهي بودنم و تهي، از بودن ! هر چه مي گذرد اين احساس بيشتر در عمق جانم نفوذ مي كند . لايه هاي وجودم را در مي نوردد و تهي تر ازهر روزم مي كند . در تب بودن مي سوزم و واز نبود بودن ، قالب تهي مي كنم . چه سخت است اين گونه آكنده از تهي بودن!

و چقدر فاصله است تامرز انسان بودن . فرسنگها !!

جمعه، مهر ۲۴، ۱۳۸۳

فردا ماه رمضان شروع می شه . نمی دونم چرا یک جور ايی شدم! نمی دونم چه احساسيه .

يک خانمی زنگ زده بود گفت : سلام , نماز روزه هاتون قبول باشه . اومدن ماه رمضان مبارک ......!
بعدشم بدون اينکه چيزی بگم قطع کرد . نمی دونم اين خانم مزاحم بود يا نه اما خيلی چسبيد . خيلی حال کردم . مثل همونی که می گن آب نطلبيده مراده (ربطی داشت؟!)!

چهارشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۳



نمي دونم تا حالا به قانون اساسي نگاه انداختيد يا نه ؟ در اصل 23 قانون اساسي اومده:
تفتيش عقايد ممنوع است و هيچكس را نميتوان به صرف داشتن عقيده‏اي مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.

اين تنها يك روي سكه هستش ! اگه براي گزينش راهتون به ادارات و ... دولتي افتاده باشه حتما با قسمت عقيدتي سياسي سروكار داشتيد . سوالهاي نامربوطي كه گاهي از حيطه ي خودش خارج مي شه و وارد مسايل كاملا شخصي مي شه .
آيا شما انتخابات شركت مي كنيد؟
اگه اين اختيار وجود نداشت كه اسمش رو انتخابات نمي ذاشتن!!!!
يا مثلا از كي روزه گرفتي ؟؟؟؟ من نمي دونم چرا بايد اين سوالها رو بيان كنن! اگه من و امثال من روزه بگيريم يا نگيريم بايد به خداي خودمون جواب پس بديم نه به اين آقا و امثال اونها !! چه دليل داره به اين سوالها پاسخي داده بشه !! اگه اين گونه گزينش كردن درست بود كه اين همه فساد اداري نداشتيم ! معلومه يك جاي كار مي لنگه . اين طور گزينش فقط دروغ و ريا رو زياد مي كنه . واقعا همين طوره . چند روز پيش اعلام شده بود چند ميليون بسيجي داريم! خوب مسلمه . دانش آموزي كه مي بينه هر جا كه بخواد بره استخدام بشه با بسيجي بودن كلي جلو مي افته خوب معلومه اسمش رو در اين گونه نهادها و .. . مي نويسه تا در آينده نهايت بهره رو از اون ببره ! اين يعني آموزش رسمي ريا !!!!! يعني شما اسم ديگه اي مي تونيد روش بذاريد؟؟؟؟
از همه ي اينها گذشته برگرديد به همون اصل 23 قانون اساسي . خوب چطور مي تونيد اين اصل رو تفسير كنيد؟؟
مجلش ششم مي خواست به نوعي اين گونه گزينش كردن رو حذف كنه كه اگه اشتباه نكنم شوراي نگهبان اون رو رد كرد .
الله اعلم !

شنبه، مهر ۱۱، ۱۳۸۳

شعرهاي سهراب رو دوست دارم . خيلي با احساس و زيباست . اما اعتراف مي كنم كه خيلي از جاها ، اصلا نمي فهمم چي مي گه . مثلا :
من وضو با نفس پنجره ها مي گيرم !
خوب ، حقيقتش عقل من قد نمي ده كه منظورش چي بوده . يا خيلي از ابيات ديگه ي اين شاعر پر احساس . اما وقتي مي گه ” دل خوش سيري چند؟” دركش مي كنم !
در عوض اغلب شعرهاي حميد مصدق رو خيلي بيشتر درك كردم و فهميدم . بعضي از ابيات با تخلص حميد گفته شده . اين تشابه اسمي و كلامي كه در ابياتش آورده خيلي برام ملموس تره !( اين همون حس ناسيوناليستي از نوع اسم هستش!!) .

من به بي ساماني ،
باد را مي مانم .
من به سرگرداني ،
ابر را مي مانم .

شعرهاش بيشتر با مردم در آميخته . واقعيات رو بهتر مي شه در كلامش پيدا كرد .

من تمنا كردم
كه تو با من باشي
تو به من گفتي
- هرگز ،هرگز
پاسخي سخت و درشت
و مرا غصه ي اين
هرگز
كــــشـت !!