یکشنبه، تیر ۰۵، ۱۳۸۴

خوب ! بالاخره این یکی دوهفته ی پرالتهاب هم به پایان رسید و رییس جهمور ایران برای چهار سال تعیین شد . شخصی که مدتی پیش به عنوان شهردار تهران منصوب شد ، پله های ترقی را بسیار سریع طی کرد و حالا ریاست جمهوری ایران را(البته از ماه بعد) به یدک می کشد. نمی دانم ، شاید از همان زمان که شهردار شد برای این چنین روزی برنامه ریزی کرد ! در هر صورت انتخاب مردم بر هر چیز ارجح است . اگر چه در تعیین افراد واجد شرایط این ماراتن به نظر می رسد از سوی شورای نگهبان اجحاف صورت گرفت.
این انتخابات تنها ابتدای یک راه است . راهی که در پرده ای از ابهام فرو رفته ! احتمال ایجاد تنشهای زیادی وجود دارد . افراد حامی شهردار ، بعضا افرادی تند رو هستند که علاقه ی شدیدی به بازگشت به دهه ی شصت دارند . همان فضای رعب و وحشت که بر مردم حاکم بود . امیدوارم این گونه نباشد ، چرا که این چرخش 180 درجه ای ما را بسیار متضرر می کند .
در نوشته ی قبلی ، نتیجه ی انتخابات را پیش بینی کردم که از واقعیت بسیار دور بود . در هر صورت این را باید پذیرفت که شهردار تهران بر اریکه ی قدرت تکیه خواهد زد . خواستن یا نخواستن من مهم نیست ! مهم این است که احمدی نژاد باید حامی تمام مردم ایران باشد . همه ی مردمی که در این کشور زندگی می کنند ، همه ی ادیان ، همه ی اندیشه ها ، تفکرات ، ...!
امیدوارم شاهد حرکت قهقرایی نباشیم!

سه‌شنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۴

در نظر سنجی های ارائه شده در سایت های مختلف ، شاهد آمار و ارقام بسیار متفاوتی هستیم . پیش بینی من این طور است ( به ترتیب تعداد رأی های افراد) آقایان :

معین
هاشمی رفسنجانی
احمدی نژاد
قالیباف
کروبی
لاریجانی
رضایی
مهر علیزاده

همیشه شاد باشید



پنجشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۴

بالاخره ایران بدون اما و اگرهای این چند سال اخیر توانست به جام جهانی راه پیدا کند. کاری که دیگر برای ما به یک آرزو می مانست . اما سرانجام این طلسم شکسته شد . همه می دانستند چنین پیروزی (حتی این چنین کم رنگ ) مردم را به خیابانها خواهد ریخت . فقط چند دقیقه ی انگشت شمار کافی بود تا شهر به ناگاه تبدیل به یک پارچه شور و نشاط و هیجان شود . بعد از بازی و برد ایران در برابر بحرین ، خیابانها به طرز عجیبی تغییر کرد . موتورسوارها با سرعت زیاد خیابان گردی می کردند. ماشین ها هم همین طور!مردم به صورت کاناوال حرکت می کردند.
به چند نکته ی کوتاه دراین ارتباط اشاره می کنم :
* مردم ایران شادی کردن را بلد نیستند! فکر می کنند در این گونه موارد مجوز هر گونه اعمالی را دارند. حتی آزار و اذیت دیگران. دیشب بارها و بارها شاهد چنین رفتارهایی بودیم . نگه داشتن ماشینها مخصوصا خانمهای راننده، وادار کردن افراد به انجام کارهای عجیب یا رقصاندن آنها و…! اینها همه نشان دهنده ی عدم توانایی در خالی کردن انرژی بدون هیچ گونه تنش است که انصافا هم به مردم یاد داده نشده . چرا که سالها بود برای آنها ابراز شادی تبدیل به تابو شده بود ! این تابو سال 76 درست در وضعیتی مشابه دیشب شکسته شد! شادی کردن بدون آزار و اذیت دیگران هنری است که باید همه آن را فراگیرند .

* به نظرم دیشب خیلی ها از قرصهای روان گردان و … استفاده کرده بودند . چون کارها و رفتار خیلی ها عادی نبود . مثلا چند نفری را در یک ماشین دیدیم که شدیدا سرهای خودرا بالا پایین می کردند .

* دیشب تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری هم برقرار بود ! یک ماشین به طرف مردم گل ، تی تاب ، …و بروشورهای تبلیغاتی پرتاب می کرد . روی بعضی ماشینها هم پوسترهایی نصب شده بود . مثلا روی یکی از آنها عبارت زیر نقش بسته بود:
HASHEMI 4 FUTURE
بیشترین تبلیغات برای رفسنجانی بود . (گویا ایشان از مشکلات مالی برای تبلیغات سخن گفته بود . اما شواهد خلاف آن را نشان می داد !!!)

* سطح خیابانها پر بود از شیشه خورده هایی که نشان دهنده ی تصادفهای پی در پی بود .

* حضور لباس شخصی ها هم در میادین اصلی شهر کاملا محسوس بود . ظاهری که کاملا برای مردم شناخته شده است ، همراه با بی سیم !

* بازار عکاسی هم حسابی گرم بود. چون در طول سال چنین صحنه هایی کمتر دیده می شود!

* مدیریت بحران در چنین مواقعی بسیار مشکل است. اگر با مردم درست و سنجیده برخورد نشود ممکن است وضعیت بدی پیش آورد. تنها تعقل و تفکر و مراعات حال مردم می تواند راه گشای این گونه موارد باشد.