جمعه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۱

به نام خدا

ديروز وبلاگ ” دخترك شيطان ” رو نگاه مي كردم ‚ درباره ي احضار روح نوشته بود.نمي دونم شما به احضار روح و....اعتقاد داريد يا نه و يا اصلا شده بريدپيش فالگير ها و...!! بعضي ها هستن كه قدرت فوق العاده اي دارن . البته تعدادشون خيلي كم هست. مثلا نوستراداموس كه اگه كتاب پيشگويي هاي اون رو خونده باشيد ‚ خيلي چيزها رو باشعر پيشگويي كرده كه بعضي از اون ها دقيقا اتفاق افتاد و بعضي ديگه رو هم كسي ازش سر در نياورد. در اين كتاب همه چي ‚مثل رازهاي سر به مهر هست كه بايد خيلي دقيق باشيد تا بفهميد جريان چيه!آخرين پيش بيني هم همون جنگ افغان ها بود كه البته در كتاب از مغول ها ياد شده! ناگفته نمونه كه نوستراداموس يك نابغه بود. اون در ستاره شناسي استاد و در طب هم صاحب نظر بود! يعني اينكه مثل خيلي از اين شيادهاي امروزي نبوده! از فالگير ها گفتم! راستش من هم يكي دوبار پيش فالگير رفتم .(البته خودم كه نه!) چيزهايي پيش بيني كرده بود بعضي هاش دقيقا اتفاق افتاد!!اين فالگير بعد ها مسيحي شد ! بگذريم ! اصلا مي خواستم چيزي رودرباره ي ديدن روح(يا شبيه اون!) تعريف كنم ولي انگار دور شدم!
يادم هست حدود 16 ‚ 17 سال پيش كه كوچيك بودم ‚ رفته بوديم شمال. طبق معمول رفتيم خونه ي ... .
از روي اتفاق مرد خونه‚ به علت هاي نا گفتني چند وقتي منزل نبود و به اجبار مسافرت بود . اين رو هم بگم كه اين بنده خدا از اون هايي بود كه به علوم ماوراءاطبيعه علاقه داشت و پيش يك استاد هم دوره ديده بود.به گفته ي خودش چله نشيني كرده بود . حتي يك دفعه كه درباره ي جن از اون سؤال كردم‚ گفت جن ها رو ديده و حتي ارتباط هم دارد! از نظر قيافه هم گفت كه قد كوتاهي دارن و زشت هستن!به چند گروه هم تقسيم مي شن . درست مثل آدما !
الان هم خيلي از مردم براي بعضي از كارها مي رن پيشش. چند وقت پيش‚ براي ديدن يك نفر اومده بود تهران . اون شخص خودش دكتر بود و دخترش هم پزشكي مي خوند! با اين حال‚ وقتي دختره حال روحيش خراب شده بود از اين فاميل ما كمك خواسته بودن و او هم‚ اومده بود تهران !! از كساني كه به خونه ي اين بنده خدا ميان ‚ داستان ها و ماجراهايي شنيديم كه خيلي هاش باور نكردني هست!! خلاصه اون سال اين فرد توي خونه نبود . من مي خاستم برم دست شويي. يكي از راههايي كه به دستشويي مي رسيد از اتاق خواب او مي گذشت . من وقتي وارد اتاق شدم ‚ ديدم اون هم تو اتاقه!! اول متوجه موضوع نبودم! اون آروم حركت كرد و رفت به طرف يكي از درها! و بعد هم محو شد!! نمي دونم چرا اصلا تعجب نكردم ! وقتي اين صحنه رو ديدم رفتم براي بقيه هم تعريف كردم .همه متعجب شدن چون اين بنده خدا اصلا خونه نبود!! راستش از دفعه ي بعد ديگه با ترس و لرز از اون اتاق رد مي شدم!!وقتي اين اتفاق رو براي خودش تعريف كرديم چيزي نگفت كه بفهميم جريان چي بود؟! خيلي ها هستن كه از شهرهاي مختلف مثلا تهران مي رن پيشش تا بتونن مشكلشون رو حل كنن!! با اينكه خيلي چيزهاي عجيبي از اون ديدم ولي باز اعتقاد چنداني به احضار روح و.... ندارم. نمي دونم شما چطور با اين مساله برخورد مي كنيد؟!

شاد باشيد

هیچ نظری موجود نیست: