یکشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۲

* مي دونيد بار مسئوليت خيلي سنگينه . وقتي يك جايي ، كسي به شما قدرت و اختيار انجام كاري رو مي ده در عوض كلي توقع پيدا مي كنه . حالا هر چقدر اين اختيار بيشتر باشه ، مسئوليت هم بيشتر ميشه . فكرش رو بكنيد كه خدا انسان رو اينقدر مختار آفريده ( البته نمي شه از بحث جبر به راحتي گذشت!) ، در عوض كار ما هم بسيار سخت شده . اما گويا هنوز ما متوجه ي اين بار سنگين نشديم!!( و شايد من هستم كه اين گونه در عالم ...مي چرخم و گويي ......!!).

آسمان بار امانت نتوانست كشيد
قرعه ي فال به نام من ديوانه زدند!!

* از بوروكراسي و كاغذ بازي خيلي بدم مياد . متاسفانه فكر كنم چند ماهي روبايد حسابي با اين پديده ي دهشتناك دست و پنجه نرم كنم! خدا نصيب گرگ بيابون هم نكنه !!!!

*راستي يادم رفت بگم :

انديشه يك ساله شد!!

هیچ نظری موجود نیست: