سه‌شنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۷

غزه

اوضاع کنونی جهان بسیار نامفهوم و گنگ است. مملو از تناقض و دوگانگی! واقعاً درک شرایط سخت است و تنها با یک سو نگری ممکن نخواهد بود چگونگی این کلاف سردرگم بحران های روز جهان را دریابیم. اما به هر حال بعضی اصول اعتقادی و انسانی محدود به زمان نیستند و تحت هر شرایطی باید به آنها التفات کامل داشت. مثلا کشت و کشتار در هر زمانی بد بوده، هست و خواهد بود. اگر زمانی کشتار هولوکاست بسیاری را به دیار باقی فرستاد امروز کشتار غزه چنین کاری می کند. اسرائیل کشور عجیبی است. از ابتدا با مکر انگلیس پدید آمد و به پشتوانه ی امریکا بزرگ شد و حالا هم هر کاری را با حمایت دوستان هم پیاله اش می کند و کسی را یارای مقابله با او نیست! اوضاع غریبی است که تاریخ درباره ی آن بهتر قضاوت خواهد کرد. در حالی که در غزه انسانها بسان برگ های زرد و بی روح زمستانی که به روی زمین سرد می افتند، کشته می شوند و با انواع و اقسام بمب ها آزمایش می شوند تا معلوم شود کدام یک از این بمبها در کشتار موفق تر است، در این بلبشو و قتل و نسل کشی رئیس جمهور پائین آمده از سریر قدرت آمریکا می گوید این روزها هر بار که در آینه به خود می نگرم به کارهایم افتخار می کنم و دیگری که همین روزها بر اریکه ی ریاست و قدرت تکیه می زند مهم ترین دغدغه ی این روزها را پیدا کردن سگی مناسب برای دخترش می داند که حتی از پیدا کردن وزیر بازرگانی برای آمریکا هم سخت تر است! نمی دانم حماس در این بحران کجای کار قرار دارد یا اینکه فتح چه می گوید یا اینکه آیا ایران در این جریان دست دارد یا نه؟ پاسخ هیچ کدام از این سوالات و بسیاری دیگر را نمی دانم. اما می دانم انسانیت چیزی فراتر این هاست. فراتر از زمان و مکان و پیشرفت و این جور چیزهاست. انسانیت بدجوری مهجور مانده!

هیچ نظری موجود نیست: